2-1-3 ويژگيها و حداقل حدود قابل قبول
سنگهاي مصرفي بايد از نظر بافت و ظاهر، يكنواخت و بدون ترك بوده و عاري از رگههاي خاكي، مارني، ميكايي، اليوين، پيريت، تركيبات سولفاتي و سولفيدي [حداكثر SO3 به (1%) وزني محدود ميگردد] و ساير موادي باشد كه در اثر عوامل جوي و هوازدگي خراب ميشوند و به استحكام سنگها لطمه ميزنند.
تاب فشاري سنگها براي كارهاي بنايي باربر نبايد كمتر از اندازه مشخص شده در نقشهها و مشخصات بوده و در هر حال نبايد كمتر از 15 مگاپاسكال (هر Mpa ، حدود 10 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع) باشد. سنگهاي مصرفي در اقليمهاي سرد بايد در برابر يخبندان پايدار بوده و ضوابط مندرج در مشخصات و استانداردهاي مربوطه را پاسخگو باشند.
جذب آب، ميزان حل شدن در آب، تخلخل، پايداري در برابر هوازدگي (اثر گازهاي O2 ، CO2 ، COSO3 ، SO2 ، بخار آب، وزش باد، پرتوهاي خورشيدي و مانند اينها)، اسيدها و قلياها در مواردي كه سنگها در معرض عوامل گوناگون قرار ميگيرند، بايد با استانداردهاي مربوطه تطابق نمايد. سختي، مدول الاستيسيته، نرم شدن سنگها در آب و كاهش تاب آنها پس از آزمايش يخزدگي نيز در محاسبات استاتيك بايد مد نظر قرار گيرد. در كفهاي پر آمد و شد و پلهها پايداري سنگ در برابر سايش و ضربه بايد با مورد مصرف آن متناسب باشد.
در مورد سنگهاي نما ضريب انبساط حرارتي كانيهاي مختلف سنگ و همچنين ملات پشت آن بايد در يك حدود باشد تا از خرد شدن سنگ و جدا شدن آن از ملات جلوگيري به عمل آيد. ميزان رنگپريدگي سنگهاي تزئيني نماي خارجي ساختمان در اثر آفتاب و هوازدگي نيز از اهميت ويژهاي برخوردار است كه بايد مورد توجه قرار گيرد.
جذب آب سنگهاي رگي حداكثر (5%) و ضريب نرم شدن[1] سنگ در آب، در مورد سنگهاي باربر و نما دست كم (70%) است. جذب آب مجاز در استاندارد ايراني براي سنگهاي آهكي متراكم (15%)، سنگهاي آهكي متخلخل (25%) و در مورد توفها (30%) ذكر شده است.
سطوح نماي سنگ بايد يكنواخت و به بهترين وجه كلنگي، تيشهاي، چكشي يا صيقلي شود به نحوي كه رگهها و نقش طبيعي آن به خوبي مشخص باشد.
حداقل ريشه در سنگهاي لاشه سرتاسري (يا عمقي) در صورتي كه ضخامت ديوار اجازه دهد 500 ميليمتر، در سنگهاي كله 400 ميليمتر و در سنگهاي راسته به اندازه ارتفاع سنگ خواهد بود. ارتفاع سنگ ريشهدار در نما نبايد از عرض و ريشه آن بيشتر باشد. حداقل عرض و ارتفاع سنگ بادبر در نما به ترتيب بايد 200 و 150 ميليمتر و حداكثر بار سنگ 40 ميليمتر باشد. در مورد سنگ بادبر سرتراش و بادكوبهاي بايد حداقل ارتفاع هر سنگ 180 ميليمتر، حداقل تراش سطوح زيري و بالايي سنگ 150 ميليمتر و سطوح جانبي آن 80 ميليمتر و حداكثر بار آن 15 ميليمتر باشد. در مورد سنگهاي تمام تراش بايد كليه سطوح سنگ با قلم تراشيده و تيشهداري شود به نحوي كه مسطح و بدون اعوجاج و حداكثر بار آن 2 ميليمتر باشد.
سطوح و خطوط مرئي سنگ نبايد لبپريدگي داشته باشد و شكل سنگها بايد طوري باشد كه از شكل ديوار تبعيت كند. حداقل ضخامت سنگهاي نماي ريشهدار، پله، جدول و مانند اينها 150 ميليمتر است. حداقل ضخامت سنگهاي پلاك مصرفي در كف پله و درپوش 40 ميليمتر، پلاك كفپوش 30 ميليمتر، پلاك نما 20 ميليمتر و براي سنگهاي قرنيز دور اطاقها 10 ميليمتر ميباشد.
سنگ بايد متراكم و داراي ساخت و بافت يكنواخت بوده و از بلورهاي ريز تشكيل شده باشد و درجه خلوص آن حتيالمقدور زياد باشد. حداقل تاب فشاري گرانيتها 1000، مرمرهاي سفيد و خاكستري 800 ، مرمرهاي رنگين 600 ، سنگهاي آهكي متراكم 200، سنگهاي آهكي متخلخل و توفها 50 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع استاندارد شده است.
مصرف سنگهاي غير استاندارد در صورتي مجاز است كه در مشخصات و نقشهها ذكر شده و نمونه آنها قبلاً به تصويب دستگاه نظارت برسد. مصرف مصالح سنگي كهنه در صورتي كه مطابق مشخصات بوده و كاملاً تميز شده باشد بدون اشكال است، ولي بهتر است در پشت كار و به همراه مصالح تميز به كار گرفته شود.
[1] ضريب نرم شدن سنگ در آب عبارتست از نسبت تاب فشاري نمونه خيس شده در آب به مدت حداقل 24 ساعت به تاب فشاري همان سنگ در حالت خشك.