2-14-3 ويژگيها و حداقل حدود قابل قبول
فرآوردههاي پنبه كوهي ـ سيمان بايد از مخلوط كاملاً همگن سيمان پرتلند (معمولي يا ضد سولفات) و الياف پنبه كوهي مناسب با محصول و آب ساخته شده و هيچ گونه مواد خارجي كه موجب فساد بعدي فرآورده را فراهم سازد، در مخلوط موجود نباشد.
علاوه بر موارد ذكر شده كه تمام فرآوردههاي پنبه كوهي ـ سيمان را دربر ميگيرد، هريك از فرآوردهها بايد داراي ويژگيهايي به اين شرح باشند:
2-14-3-1 ورقهاي صاف
ورقها بايد داراي يك رويه صاف بوده و نقصهاي توليدي، قابل ديد نداشته باشند. ورقها بايد صاف و مستطيل بوده و لبههاي آن راست و منظم باشد.
اندازه اسمي بايد با مشخصات مندرج در كاتالوگ توليد كننده منطبق باشد. ضخامتهاي اسمي استاندارد شدهي ورقها، 5، 6، 8، 10، 15 و 20 ميليمتر ميباشد. تغييرات مجاز براي درازا و پهنا (4/0%± ) و براي ورقهاي با درازا و پهناي كمتر از 50 سانتيمتر، 2± ميليمتر ميباشد و چنانچه هر يك از ابعاد بيش از 125 سانتيمتر باشد، رواداري نبايد از 5± ميليمتر بيشتر شود. تغييرات مجاز در ضخامت، (10%± ) است.
خستگي خمشي مجاز در مورد ورقهاي فشرده شده (با وزن ويژه بيش از 6/1 گرم در سانتيمتر مكعب) نبايد از 5/22 و در مورد ورقهاي فشرده نشده (با وزن ويژه بين 2/1 تا 6/1 گرم بر سانتيمتر مكعب) از 16 مگاپاسكال كمتر باشد.
چنانچه مقرر گردد ورقها به لحاظ نفوذپذيري مورد آزمايش قرار گيرند، نمايان شدن اثر آب در سطح زيرين ورق بلااشكال است، ولي هيچگاه نبايد در اين سطح، قطرههاي آب تشكيل شود. در آزمايش خرد شدن بر اثر يخبندان، نبايد اثري از تركخوردگي يا تغيير شكل در سطح ديده شود و پس از 25 دوره آزمايش، ويژگيهاي مكانيكي آن بايد بدون تغيير باقي بماند.
روشهاي نمونهبرداري و بازرسي در استاندارد 629 و روشهاي آزمايش در استاندارد 575 ايران آمده است.
2-14-3-2 ورقهاي موجدار
اين ورقها به لحاظ ارتفاع موج و تحمل بار، در استاندارد 631 ايران طبقهبندي شدهاند:
ارتفاع موج (فاصله بين گودي موج تا بالاي قسمت برآمده) در ورقهاي با موج بزرگ، مساوي 42 ميليمتر يا بيشتر از آن، ورقهاي موج ميانه، بيش از 30 و كمتر از 42 ميليمتر و در ورقهاي با موج كوچك، بيش از 15 و كمتر از 30 ميليمتر است.
از نظر تحمل بار، ورقهاي موجدار در كلاسهاي 300 و 425 قرار گرفتهاند كه نشانه خستگي خمشي و حد شكستگي ورقها بر حسب كيلوگرم بر سانتيمتر مربع ميباشند.
براي سهولت تعويض ورقها و اطمينان از آببندي سقفها، نيمرخ ورقها بايد يكنواخت باشند. سطحي از ورق كه در معرض عوامل جوي قرار خواهد گرفت، بايد كاملاً صاف بوده و لبه ورقها نيز گونيا، مستقيم و تميز باشند.
روشهاي آزمايش در استاندارد 631 ايران آمده است.
2-14-3-3 لولههاي تحت فشار
جدار داخلي تمام لولهها بايد صاف و يكنواخت باشد. سطح آن قسمت از لولههايي كه حلقههاي لاستيكي براي اتصال با قطعه مجاور در آنجا قرار ميگيرد، بايد مطابق با تغييرات مجاز قطرهاي خارجي لولهها باشد، به قسمي كه محل كافي براي سوار كردن اتصالها در طرفين دو لوله وجود داشته باشد.
طبقهبندي لولهها بر حسب تحمل فشار آببندي بوده و واژه ”كلاس“ در اين طبقهبندي به كار برده شده است. تحمل فشار لولهها به ترتيب در كلاسهاي ”آ“ و ”ب“ و ”ث“ و ”د“ برابر 6 و 12 و 18 و 24 بار در استاندارد شماره 405 ايران ذكر گرديده است.
قطر اسمي (داخلي) از 60 تا 1000 ميليمتر، حداقل ضخامت 8 ميليمتر و ضريب اطمينان براي لولههاي تا قطر 100 ميليمتر براي كلاسهاي ”ب“ و ”ث“ و ”د“ به ترتيب 3 و 5/2 و 2 و براي لولههاي به قطر 150 تا 200 ميليمتر و براي كلاسهاي ”ب“ و ”ث“ و ”د“ به ترتيب 25/2 و 2 و 75/1 و براي لولههاي به قطر از 250 ميليمتر به بالا 75/1 و 5/1 و 5/1 در نظر گرفته شده است. تغييرات مجاز قطرهاي خارجي در سر لولههاي تراشيده شده به اين شرح است:
تغييرات مجاز قطر براي لولههاي به قطر تا 300 ميليمتر و شامل آن: 6/0+ ميليمتر
تغييرات مجاز قطر براي لولههاي به قطر از 350 تا 500 ميليمتر و شامل آن: 8/0+ ميليمتر
تغييرات مجاز قطر براي لولههاي به قطر از 600 تا 700 ميليمتر و شامل آن: 1+ ميليمتر
تغييرات مجاز قطر براي لولههاي به قطر از 700 تا 1000 ميليمتر و شامل آن: 2/1+ ميليمتر
تغييرات مجاز ضخامت در دو سر لوله در محل اتصال و در تنه لولهها به قرار زير است:
براي ضخامت اسمي تا 10 ميليمتر: 5/1+ ميليمتر
براي ضخامت اسمي از 10 تا 20 ميليمتر: 2+ ميليمتر
براي ضخامت اسمي از20 تا 30 ميليمتر: 5/2+ ميليمتر
براي ضخامت اسمي از 30 ميليمتر به بالا: 3+ ميليمتر
تغيير مجاز براي طول اسمي لوله در جهت اضافي، 6+ و
در جهت كسري، 20- ميليمتر ميباشد. تغييرات مجاز براي مستقيم بودن لوله از طريق
قرار دادن آن روي دو لبه موازي كه به فاصلهاي برابر طول لوله است و
چرخاندن آن، به دست ميآيد حداكثر انحناي مجاز بايد به ترتيب زير باشد:
براي لولههاي به قطر اسمي تا 60 ميليمتر: 4-10×55 برابر طول لوله
براي لولههاي به قطر اسمي از 80 تا 200 ميليمتر: 4-10×45 برابر طول لوله
براي لولههاي به قطر اسمي از 250 تا 500 ميليمتر: 4-10×35 برابر طول لوله
براي لولههاي به قطر اسمي از 600 تا 1000 ميليمتر: 4-10×25 برابر طول لوله
مطابق استاندارد 405 ايران، آزمايشها به دو دسته اجباري و اختياري تقسيمبندي شده و شرح مفصل آنها آمده است. آزمايشهاي اجباري، اعمال فشار هيدروليكي براي اطمينان از آببندي و مقاومت لوله به لحاظ تركيدن لوله است و آزمايشهاي اختياري به درخواست خريدار، عبارتند از: آزمايش خرد كردن عرضي لوله و آزمايش خمش در طول لوله.
2-14-3-4 لولههاي ساختماني و بهداشتي
اين لولهها كه براي مصرف در شبكه فاضلاب، جمعآوري آب باران، ناودان و در كارهاي مشابه توليد ميشود، در دو نوع گروهبندي شدهاند:
الف: لولههاي سبك كه تحت فشار قرار نميگيرند.
ب: لولههاي سنگين كه هنگام بهرهبرداري، تحت فشارهاي اتفاقي قرار ميگيرند.
هركدام از انواع الف و ب ممكن است با سرلوله يا صاف و بدون سرلوله باشند. سطح داخلي لولهها بايد صاف و منظم باشد و ممكن است بنا به تقاضاي مصرف كننده با پوشش مناسبي از داخل يا خارج آنها را پوشاند.
اين لولهها در قطرهاي اسمي 60، 80، 100، 125، 150، 175، 200، 250، 350، 400، 450، 500 و 600 ميليمتر و به ضخامتهاي 6 ميليمتر (براي قطر 60 ميليمتر)، 7 ميليمتر (براي قطرهاي 80 تا 125 ميليمتر)، 8 ميليمتر (براي قطرهاي 150 تا 200 ميليمتر)، 10 ميليمتر (براي قطر 250 تا 300 ميليمتر)، 11 ميليمتر (براي قطر 400 ميليمتر) و 12 ميليمتر (براي قطر 500 ميليمتر) و در طولهاي 5/0، 1، 2، 3، 4 و 5 متر توليد ميشوند.
از آنجا كه معمولاً مقاطع لولهها، دايره كامل نيست و لوله داراي قطر حداقل و قطر حداكثر واقعي است، رواداري لولهها و سرلولهها به كمك نسبت قطر حداقل يا حداكثر واقعي به قطر اسمي آن به شرح جدول زير تعيين ميشود.
نسبت قطر حداقل يا حداکثر واقعي لوله به قطر اسمي |
قطر لوله |
|
لوله سنگين (نوع ب) |
لوله سبک (نوع الف) |
|
975/0 - 025/1 |
96/0 - 04/1 |
براي قطرهاي کمتر از 80 ميليمتر |
98/0 - 02/1 |
97/0 - 03/1 |
براي قطرهاي از 80 تا 150ميليمتر |
985/0 - 015/1 |
98/0 - 02/1 |
براي قطرهاي از 200 تا 500 ميليمتر |
رواداري در مورد ضخامت به اين شرح است:
براي قطر اسمي كمتر يا معادل 125 ميليمتر، اختلاف در جهت اضافه ضخامت، 5/1+ و در جهت كسري ضخامت، 1- ميليمتر، براي قطر اسمي بيشتر يا معادل 150 ميليمتر، اختلاف در جهت اضافه ضخامت، 2+ ميليمتر و در جهت كسري ضخامت، 5/1- ميليمتر.
رواداري در مورد طول اسمي، 10± ميليمتر ميباشد.
به لحاظ ويژگيهاي فيزيكي با انجام آزمايشهاي مندرج در استاندارد شماره 1166 ايران، هيچگونه شكاف يا نشت آشكار آب در سطح خارجي لولهها، نبايد ديده شود.
در آزمايش تركيدن، مقدار حداقل خستگي تركيدن در مورد لولههاي نوع الف، بايد 100 كيلوگرم نيرو بر سانتيمتر مربع و در مورد لولههاي نوع ب، 130 كيلوگرم نيرو بر سانتيمتر مربع باشد.
در آزمايش خرد شدن، حداقل خستگي در مورد لولههاي نوع الف، بايد 225 و در مورد لولههاي نوع ب، 295 كيلوگرم نيرو بر سانتيمتر مربع باشد.
در آزمايش خمش لولهها، حداقل خستگي خمشي در مورد لولههاي نوع الف، بايد 150 و در مورد لولههاي نوع ب، 165 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع باشد.
نحوه آزمايشهاي ذكر شده به تفصيل در استاندارد مربوطه آمده است.
2-14-3-5 قطعههاي اتصال لولهها
اين قطعهها براي اتصال لولههاي ساختماني و بهداشتي به كار ميروند. گروهبندي و قطر اسمي قطعهها همانند لولههاي مربوطه و مطابق مندرجات بند 2-14-3-4 بوده و نسبت قطر داخلي حداقل يا حداكثر هر قطعه به قطر اسمي آن، بايد بين دو حد زير قرار گيرد:
براي قطرهاي كمتر از 80 ميليمتر: 93/0 - 04/1
براي قطرهاي از 80 تا 150 ميليمتر: 95/0 - 03/1
براي قطرهاي از 200 تا 300 ميليمتر: 97/0 - 02/1
براي قطرهاي از 400 تا 500 ميليمتر: 985/0 - 015/1
رواداري ضخامت اسمي در جهت اضافي، آزاد و در جهت كسري، 1 ميليمتر است. ساير خصوصيات فيزيكي و آزمايشها، در استاندارد 1165 ايران به تفصيل آمده است.