2-17-2 انواع
2-17-2-1 رنگها
در حاليكه روغنها يكي از مواد اوليه رنگهاي سنتي بودند، در سالهاي اخير پيشرفتهاي جديدي در صنعت رنگ حاصل شده است و رنگهاي الكيدي، امولسيوني رزيني، متاليك و لومينسنت، مكمل رنگهاي روغني شدهاند.
الف: مصالح و ابزار تميز كننده
نوع مصالح و ابزار تميزكننده، بسته به نوع سطح مورد نظر و موادي كه بايد پاك شوند، تغيير ميكنند، موادي نظير صابونها، دترجنتها[1]، مواد پاك كننده حلال و ابزارهايي مانند برس سيمي، كاردكها[2]، كاغذهاي سمباده، سايندهها و دستگاههاي ماسه پاشي (سند بلاست)[3] براي تميز كردن سطوح به كار ميروند. بعضي سطوح نياز به پاك كنندههاي ويژهاي دارند. معمولاً دستورالعملهاي تميزكاري، آمادهسازي و رنگآميزي توسط توليدكنندگان بزرگ، تهيه و در اختيار مصرفكنندگان قرار داده ميشود.
ب: پوششهاي نخستين (پرايمرها)[4]
پرايمرها نخستين پوشش براي بسياري از سطوح مختلف، به منظور كمك به جلوگيري از رنگپريدگي يا تغيير رنگ نهايي هستند و سبب چسبندگي بهتر پوششهاي بعدي ميشوند. مصالح به كار رفته به عنوان پرايمر، بسته به سطح آستر تغيير ميكند.
سطوح آلومينيومي بايد با پرايمر كرومات روي آغشته شوند و از مصرف رنگهاي سربي روي آنها خودداري شود.
سطوح مسي براي جلوگيري از خوردگي، نياز به پرايمر خاصي ندارند، براي اينكه لايه اكسيد مس توليد شده مانع از اكسيداسيون بعدي ميشود. چنانچه قرار است سطوح مسي رنگآميزي شوند، پس از تميزكاري معمولي ميتوان با پرايمرهاي متداول روي سطوح فلزي آن را رنگآميزي كرد.
چنانچه روي فلزات گالوانيزه قبلاً اسيد استيك رقيق ماليده شده باشد، ممكن است با هر نوع پرايمر مناسب آنها را آستركاري نمود. در غير اين صورت بايد پرايمر ويژه سطوح گالوانيزه به كار رود.
سطوح اسكلت فولادي بسته به شرايط رويارويي متفاوت، به پرايمرهاي مختلفي نياز دارند. پرايمرهاي اولئو رزيني حاوي سيليكون سرب قليايي، كرومات، اكسيد فريك، دي اكسيد تيتانيوم، فسفيت سرب دي بازيك يا دوده براي كارهاي داخلي و خارجي در شرايط رويارويي عادي به مصرف ميرسند. براي سطوح خارجي اسكلت فلزي كه با عوامل جوي شديد (نامساعد) رويارو هستند يا براي فولاد مدفون در بتن، بايد آلكيد عادي محتوي سرنج به مصرف برسد. فولادهايي كه در معرض عوامل غير عادي نظير مواد شيميايي، تعريق يا بخار شديد قرار ميگيرند، بايد با پرايمري كه هنگام خشك شدن، ويژگيهاي سختشوندگي زياد[5] دارد، نظير پرايمر اپوكسي (ويژه فلزات) حاوي سرنج اندود شوند. سطوح فرآوردههاي پنبه كوهي سيمان، بايد از يك قشر پرايمر ضد قليا مانند پرايمرهاي حاوي لاستيك مصنوعي آغشته شوند.
سطوح قيري و قيراندود، پرايمري لازم دارند كه مصالح قيري را در برابر رو زدن[6] به سطوح رويي باز دارد. شلاكها براي اين منظور مناسباند، منتهي لايه شكنندهاي ايجاد ميكنند كه ممكن است مانع چسبيدن قشرهاي بعدي شوند. براي اين منظور جانشين مناسب، پرايمر آلومينيومي آماده به مصرف يا سيلر از نوع امولسيون لاتكس است. سطوح بتني پايينتر از كف تمام شده، بايد قبل از رنگآميزي در برابر نفوذ آب از زير آببندي گردند. بعد از آن پرايمر از نوع رنگ ضد قليايي لاستيك كلره[7] بايد مصرف شود.
سطوح بلوكهاي سيماني خشك و عاري از مواد قليايي كه قرار است رنگآميزي شوند، به پرايمر از نوع لاتكس فيلر نياز دارند. اگر بلوكها قليائيت نشان دادند، پرايمري از نوع ضد قليا بايد به مصرف برسد.
سطوح اندود سمياني خشك و بدون مواد قليايي را ميتوان با سيلر لاتكس امولسيوني يا يك سيلر پرايمر اولئورزيني اندود كرد. اگر سطوح، كمي نم و نشانهاي از قليائيت داشته باشند، بايد با پرايمر ضد قليايي لاستيك مصنوعي آغشته گردند.
سطوح چوبي بسته به نوع چوب، به يكي از چند نوع پرايمر به شرح زير احتياج دارند و سپس روي پرايمر، رنگ رويه به كار خواهد رفت.
ـ براي چوبهايي كه قرار است قشر رويه آنها رنگ يا لعاب باشد، پرايمر بايد از آستر لعاب الكيدي انتخاب شود.
ـ چنانچه قرار است به سطح چوب سخت رگه نزديك مواد رنگرزي زده شود، پرايمر بايد از نوع مواد رنگرزي مناسب انتخاب شود.
ـ براي سطح چوب رگه درشت نرم به صورت طبيعي يا رنگرزي شده، پرايمر بايد از نوع جلاي براق الكيدي باشد كه (50%) در حلالهاي معدني رقيق شده باشد.
ـ براي سطوح طبيعي يا رنگرزي شده سخت چوبهاي رگه باز (به طور مثال بلوط يا زبان گنجشك)، اگر قرار است چشمهها پر شود از خمير طبيعي چوب به عنوان پرايمر استفاده خواهد شد، در غير اين صورت پرايمر روغن عمل آمدهاي نظير روغن تانگ يا روغن بزرك جوشانده خواهد بود.
ـ سطوح چوبي كف اعم از طبيعي يا رنگرزي شده چنانچه رگهها يكبار فشرده و نزديك باشند، از روغنهاي عمل آمده و اگر رگهها باز باشند، از خمير طبيعي چوب استفاده خواهد شد.
ـ براي رنگ طبيعي (خودرنگ) با دوام عالي روي چوبهاي چشمه باز يا چشمه پر، پرايمر از نوع اپوكسي پلياستر براق شفاف مناسب است.
ـ براي سطوح لعابزده با نماي مات، روي چوب چشمه باز يا چشمه پر، بايد از پرايمر لعاب الكيدي كه (25%) با حلال معدني رقيق شده استفاده شود.
سطوح آجري و سنگي ممكن است نياز به پوشش خود رنگ داشته باشند تا از نفوذ رطوبت به آنها جلوگيري كند، نماي طبيعي آنها حفظ شود و نگهداري آنها در آينده آسانتر باشد. در اين موارد يك قشر سيليكون شفاف براي اندود آنها كفايت ميكند.
ج: رنگهاي روغني
تركيبات پايهاي رنگهاي بر مبناي روغن عبارتند از: بدنه[8]، مواد پرحجم كننده[9]، حامل[10]، رنگينه[11]، رقيق كننده[12]، خشك كننده[13] و مواد افزودني ويژه به منظور ايجاد كيفيتهاي مناسب در رنگ.
ـ بدنه رنگ
بدنه رنگ كه از گرد مادهاي جامد تهيه ميشود، وظيفه ايجاد قدرت رنگآميزي و پوشاندن[14] سطوح را عهدهدار است. در رنگهاي سفيد، بدنه عمل رنگينه را نيز انجام ميدهد. موادي كه بيش از همه براي بدنه رنگ مصرف ميشوند، عبارتاند از كربنات بازي يا سولفات بازي سرب (كه بيش از همه رايج است)، اكسيد روي، ليتوپون و اكسيد تيتانيوم. البته قوانين كشورهاي پيشرفته كاربرد املاح سرب در رنگسازي را، به خاطر سمي بودن آنها محدود كردهاند و مصرف اين مواد جز در صنايع سنگين، دريايي و حمل و نقل به تدريج كاهش مييابد. املاح سفيد سربي از نظر فيزيكي و شيميايي با روغن بزرك تركيب شده و به اين دليل وقتي به تنهايي با روغن به كار روند، رنگ بادوامي را ايجاد ميكنند. اين رنگها قدرت پوشانندگي خوبي دارند و پس از گذشت زمان، سطح مطلوبي براي رنگآميزي مجدد را به خاطر سفيدك زدن (آهكي شدن)[15] تدريجي كه در آنها اتفاق ميافتد ارائه ميدهد. در هر حال املاح سربي سمي هستند و به خاطر بخارهاي سمي كه ايجاد ميكنند مصرف آنها در خارج بنا براي كارگران كم خطرتر است. اين رنگها در مجاورت گاز هيدروژن سولفوره موجود در هوا، تمايل به تيره شدن دارند. اكسيد روي، بدنه مناسبي براي رنگ است و هنگامي كه به همراه املاح سفيد سرب به كار رود، استحكام و دوام بيشتري دارد. هر چه قدرت رنگ نگهداري يك رنگ بيشتر باشد، الاستيسيته آن افزايش يافته و كمتر آهكي ميشود. اين رنگ نسبت به بقيه رنگها تمايل كمتري به زرد شدن دارد. اگر مقدار اكسيد روي به كار رفته در رنگ مورد استفاده در سطوح خارجي خيلي زياد باشد، تمايل قابل توجهي براي ايجاد شكاف در رنگ، ترك خوردگي و ورقه شدن وجود خواهد داشت. بدنه رنگ براي رنگ خارجي، نبايد بيشتر از (20%)، اكسيد روي داشته باشد. اين اكسيد در فرمولاسيون رنگ منازل براي كنترل كپكزدگي نيز بهتر است. به خاطر پايداري در برابر زرد شدن، اكسيد روي بيشتر در رنگها و لعابهاي داخلي مصرف ميشود. از اختلاط سولفور باريوم و سولفات روي ليتوپون به دست ميآيد كه در ساختن رنگهاي داخل ساختمان مصرف زيادي دارد.
دياكسيد تيتانيوم در سه شكل توليد ميشود. آناتاز[16]، روتيل[17] و پروكيت[18] كه هر سه در فرمولاسيون رنگ به كار ميروند. دياكسيد تيتانيوم رنگ را بهتر از هر بدنه ديگر نگه ميدارد، به ويژه در ساختن رنگهايي كه در معرض بخارها و گازهاي حاوي هيدروژن سولفوره هستند.
ـ پرحجم كنندهها
پرحجم كنندهها (يا رنگدانه يارها) موادي هستند كه از نظر شيميايي بياثرند[19] و به منظور افزايش حجم و جلوگيري از تهنشيني مواد اكتيو رنگ به بدنه اضافه ميشوند. گرد كربنات كلسيم، گرد سيليس، سيليكات آلومينيوم و سولفات باريوم همگي به عنوان رنگدانه يار مصرف ميشوند.
ـ حامل رنگ
حامل رنگ مادهاي است كه جسم جامد بدنه در آن معلق است. حامل حاوي (85%) تا (90%) روغن خشك شونده[20] و بقيه آن رقيق كننده[21] و خشك كننده[22] است. روغنهاي خشك شونده مشتملاند بر روغن بزرك[23]، روغن سويا، روغن ماهي، روغن كرچك دهيدراته[24]، روغن تال[25]، روغن تانگ[26]، روغن پريلا[27] و روغن اوتيسيكا[28]. گاهي اوقات بعضي رزينهاي مصنوعي براي ايجاد فيلم سختتري به اين مخلوطها اضافه ميشوند.
همه اين روغنها خشك شونده هستند، بدين معني كه هنگام رويارويي با هوا اكسيده شده، تشكيل توده رزيني سختي ميدهند كه سطح مورد نظر را پوشانده و حفظ ميكند.
روغنهاي گوناگون در درجات متفاوتي از سختي و با سرعتهاي مختلف خشك ميشوند، برخي بيشتر از ديگران در برابر آب و رطوبت پايدارند و فيلمهاي سخت شده با كشساني متفاوتي دارند. بنابراين انتخاب حامل رنگ به مكان و طول مدت زمان خشك شدن، بستگي دارد. مثلاً روغن بذر كتان خام آهستهتر، ولي با رنگي روشنتر از روغن جوشانده خشك ميشود. روغن تانگ فيلم قويتري از روغن بزرك ايجاد ميكند و در صورت مراقبت از آن، آببند كنندهتر از روغن كتان است.
ـ رنگينهها
رنگينهها را براي تأمين رنگ دلخواه مصرف ميكنند. در حالتي كه رنگ سفيد باشد، بدنه و رنگينه هر دو يكي هستند. رنگينهها به دو گروه اساسي تقسيمبندي شدهاند، طبيعي و ساختگي (يا مصنوعي). رنگينههاي طبيعي از منابع جانوري، گياهي و مواد معدني به دست ميآيند. قسمت عمده رنگينهها از منابع معدني نظير اكسيد آهن، اكسيد كرم، اكسيد كبالت، سيناها[29]، اخراها[30] و امبرها[31] هستند. بسياري از تركيبات مصنوعي رنگينهها از گروه فتالوسيانينها ميباشند. رنگينههاي عمده عبارتند از:
رنگينههاي قرمز شامل سرنج[32]، ورميليون[33] و اخراي قرمز[34]
رنگينههاي قهوهاي شامل اخراي پخته[35]، سيناي پخته[36] و
امبر پخته[37]
رنگينههاي زرد شامل اكسيد كروم، اكسيد روي و اكسيد كادميوم
رنگينههاي آبي مشتمل بر آبي كبالت[38]، آبي پروس[39]، اولترامارين[40]
رنگينههاي سبز شامل املاح كروم[41]، ويريدين[42]، و سبز امرالد[43]
رنگينههاي سياه مشتمل بر دوده[44] و دوده قطران[45]
ـ رقيق كنندهها يا تينرها
رقيق كنندهها يا تينرها حلالهاي فراري هستند كه نوعي وابستگي طبيعي به حامل رنگ دارند، حلالها سبب جريان يافتن بهتر رنگ شده و در موقع مصرف رنگ ميپرند. ترپنتين[46] يكي از متداولترين رقيق كنندهها است.
برخي برشهاي نفتي (حلالها) مانند نفتا[47] و بنزين نيز به عنوان رقيق كننده به مصرف ميرسند.
ـ خشك كنندهها
خشك كنندهها نمكهاي آلي فلزات مختلف مانند آهن، روي، كبالت، سرب، منگنز و كلسيم هستند كه به منظور تسريع در اكسيداسيون و سخت شدن حامل به كار ميروند.
د: رنگهاي الكيدي[48]
اين رنگها به اين دليل الكيدي خوانده ميشوند كه در فرمولاسيون آنها رزينهاي ساختگي الكيدي به كار رفته است. رنگهاي الكيدي از تركيب يك روغن خشك شونده نظير بزرك يا روغن كرچك دهيدراته با گليسيرين (الكل) و انيدريد فتاليك (اسيد) ساخته ميشود.
روغنهاي استيرناته[49] نيز گاهي براي ساختن رنگهايي به كار ميروند كه داراي خاصيت خشك شوندگي سريع و چسبندگي عالي شوند. چنين فرمولاسيوني مقاومت بسيار خوبي را به رنگ در برابر قلياها ميدهد. در اين موارد روغن خشك شونده معمولي، به صورت امولسيون يا محلول در استون است.
رنگهاي الكيدي عموماً مقاومت كمي در برابر مواد قليايي دارند، ولي در برابر آب بسيار بادواماند. در پوششهاي سفيد براي جلوگيري از زردي زدن رنگ از روغنهاي سويا و كرچك به همراه الكيد استفاده ميشود. رزينهاي الكيدي به عنوان اصلاح كننده رنگهاي ديگري نيز كاربرد دارد. اين رنگها بادوامترند و چسبندگي بهتري با سطوح دارند، رنگ الكيدي را ميتوان از (20%) تا (50%) به رنگهاي لاتكسي افزود.
هـ: رنگهاي امولسيوني رزيني[50]
رنگهاي امولسيوني رزيني يا لاتكس رنگهايي هستند كه حامل آنها امولسيون رزيني است. بدنه اين رنگها معمولاً دي اكسيد تيتانيوم يا ليتوپون است و پروتئين سويا به فرمولاسيون اضافه ميشود و مواد محافظ[51] به منظور جلوگيري از تشكيل ميكرو ارگانيسمها به كار ميروند. پرحجم كنندههايي مثل خاك چيني نيز ممكن است به رنگها اضافه شود.
رقيقكننده آبست كه بايد يك ماده پخش كننده[52] به آن اضافه گردد تا سبب تعليق رنگينهها و ساير مواد در امولسيون گردد. اين رنگها بر پايه امولسيون تمايل به كف كردن دارند، بنابراين يك ماده كفزا به رنگ ميافزايند. نهايتاً متيل سلولز به منظور تأمين ويژگيهاي بهبود جريان رنگ به كار گرفته ميشود.
اين رنگها را روي سطوح براق نميتوان به كار برد. به علاوه بايد آنها را از اثر يخزدگي محفوظ داشت.
و: رنگهاي با جلاي فلزي[53]
رنگهاي با جلاي فلزي يا متاليك حاوي يك رنگينه فلزي و يك حامل هستند. ماده رنگينه از تكههاي[54] ريز فلزي مانند آلومينيوم، مس، برنز، روي يا قلع است. اين ذرات در يك ماده حامل معلق هستند كه ممكن است از انواع جلاهاي طبيعي يا مصنوعي يا بسته به محل مصرف رنگ يك لاك زود خشك شونده[55] مخصوص برنزي يا حامل بر پايه قير باشد.
رنگهاي فلزي براي بسياري از موارد زينتي مصرف ميشوند. رنگ با جلاي آلومينيوم به ويژه آستر مناسبي براي ساير رنگهاي فلزي ميباشد.
ز: رنگهاي لومينسنت[56]
رنگهاي لومينسنت حاوي موادي هستند كه از خود نور ساطع ميكنند و نبايد با سطح رنگ شدهاي كه نور را به سادگي برميگرداند، اشتباه شوند. اين رنگها از افزودن مواد فسفرسنت[57]، فلورسنت[58] يا مواد راديواكتيو به هريك از انواع حاملهاي بدون خشك كننده[59] ساخته ميشوند. ماده رنگي نيز ممكن است به اين رنگها اضافه شود. رنگ لومينسنت ممكن است در منازل مسكوني براي ايجاد منظره خاصي به كار رود، ولي مصرف آن بيشتر در بيمارستانها، مدارس، كارخانهها و هتلها است. اين رنگ روي علائم اخطار و بازدارنده يا موانع، در مواضع و در مواقع كم نور و تاريك زده ميشود.
ح: رنگهاي قيري و قطراني
رنگهاي قيري و قطراني محصولاتي هستند به صورت امولسيون يا محلول در حلالهاي آلي با رنگينه، مواد نرم كننده رزينهاي مصنوعي و فيلرهاي غير آلي يا بدون آنها، به رنگ سياه يا تيره كه از قير نفتي يا زفت قطران[60] به دست ميآيند. فيلم نازكي از اين رنگها روي سطوح تشكيل ميشود. اشكال عمده آنها حساسيت به هوازدگي است. زيرا در برابر هوا، تابش آفتاب و تغيير دما حساساند و زود شكننده ميشوند.
به كمك گرما ميتوان با زفت قطران و قير در لايههاي نازك روي لولههاي تأسيسات را پوشاند، تا هنگام دفن شدن در زمين از داخل و خارج از تأثير بد مواد مجاور در امان باشند. همچنين از زفت قطران و قير، امولسيونهايي ساخته ميشود كه براي رنگآميزي به كار ميروند.
ط: رنگهاي ضدآتش
رنگ ضد آتش، ساختمان را در مقابل آتش محافظت نميكند. بلكه از گسترش آتش جلوگيري مينمايد. نحوه عمل برخي رنگهاي ضد آتش چنان است كه خاصيت چسبندگي و تا حدودي اثر عايقكنندگي دارند و بعضي رنگها نسوز[61] هستند. نوع ديگر هنگام داغ شدن، بخاري معمولاً از نوع بخار آب يا گاز انيدريد كربنيك آزاد ميسازند و بدين ترتيب آتش اطراف خود را محدود و خفه ميسازند. اين رنگها پوششهاي ضد آتش غير ورمكن[62] ناميده ميشوند.
پوششهاي ديگر يعني نوع ورمكن[63] ممكن است علاوه بر ارزش رنگ قبلي تا حدودي عايق حرارتي نيز باشند.
درجه تأخير انداختن آتش اين رنگها، بستگي به ضخامت رنگ به كار رفته دارد و هميشه بايد مراقبت شود كه هنگام مصرف از دستورالعملهاي سازنده رنگ تبعيت گردد. سطح پوشش رنگ به ازاي هر ليتر، بسته به نوع رنگ بخصوص و سطحي كه بايد روي آن اعمال شود، از 5/3 تا 12 متر مربع تغيير ميكند.
ي: پوششهاي پلياستر ـ اپوكسي
نياز به مواد رنگي با بدنه سنگينتر[64] به ويژه براي مصرف روي ديوارهاي ساخته شده از مصالح بنايي و بتن به منظور محافظت بيشتر، تحت شرايطي سختتر و با دامنه وسيعتر منجر به توسعه پوششهاي پلياستر ـ اپوكسي گرديد كه حاوي درصد بيشتري مواد جامد نسبت به رنگهاي سنتي هستند.
سيستم پوشش مركب است از يك ماده پر كننده وينيلي[65] و يك رويه رنگينهدار پلياستر ـ اپوكسي با مواد جامد زياد كه مستقيماً روي بلوك بتني يا ساير مصالح ساختماني به كار برده ميشود. اين پوشش، قشر محكم بادوامي را روي سطوح ايجاد ميكند كه در برابر آب، روغن و اغلب مواد شيميايي بسيار پايدار و بادوام است و با سودهاي قوي قابل شستشو ميباشد. از اين رنگ در مكانهايي مانند كلاس درس، كريدورها، آشپزخانهها، كافه ترياها و آزمايشگاهها كه داراي آمد و شد زياد است، استفاده ميشود.
قشر رويه مشابه با آنچه گفته شد به صورت شفاف و در انواع براق و نيمه براق ساخته ميشود. اين رويه مناسب براي پوشاندن رنگهاي قبلي است و از آن براي محافظت ظاهر سنگ، آجر، چوب و ديگر مصالح استفاده ميشود. بسته به تخلخل قشر زيرين و درجه براق بودن، اعمال يك يا دو قشر كافي است.
سيستم ديگر مشتمل است بر رزين اپوكسي دو بخشي محصول قطران زغال سنگ كه همانند قشر يكپارچهاي در گرماي معمولي تشكيل شده و به عمل ميآيد. قشر پوشش ويژگيهاي زفت قطران زغال با مقاومت شيميايي رزين اپوكسي را توأماً در بر دارد كه ميتواند در برابر غوطهور شدن در آب شور و شيرين و شرايط محيط اطراف آنها پايدار بماند. به علاوه اين پوشش در برابر اسيدهاي آلي و غير آلي، قلياييها و نمكها، بسياري از محصولات نفتي و نيز ليكورهاي هيدروژن سولفايد و مواد موجود در فاضلاب مقاومت بسيار خوبي دارد.
يكي ديگر از مواد پوشاننده بر پايه اپوكسي عبارتست از سيستمي دو قشري كه آستر حاوي مقدار زيادي ذرات روي در چسباننده رزيني است. اين مواد به ويژه روي سطوح فولادي ماسهپاشي شده[66] به كار ميرود. لايه پوشاننده پس از تشكيل حاوي تا (93%) وزني فلز روي است. كاربرد قشر رويه شفاف ممكن است تثبيت قشر آستر را تا حدود 3 ماه به تأخير اندازد. نتيجه فيلم تشكيل شده همانند گالوانيزه كردن به روش غوطهوري است.
هنوز هم نوعي پوشش شامل لاستيك كلرينه ساخته شده در سه قشر به كار ميرود كه مجموع ضخامت آنها حدود 12/0 ميليمتر است. اين پوشش در مناطق بسيار مرطوب، در سردخانهها براي كنترل خوردگي، در مكانهايي مانند ايستگاههاي تأسيساتي، كارخانه خمير كاغذسازي، تصفيهخانههاي فاضلاب، همچنين به عنوان جلوگيري از نفوذ بخار آب بر سطوح مصالح ساختماني به كار ميرود. اين پوشش نبايد در مجاورت روغنهاي گياهي و حيواني قرار گيرد. رقيق كننده مورد توصيه براي اين محصول كزيلول[67] ميباشد كه از مشتقات بنزين[68] است.
2-17-2-2 جلاها
جلاها فرآوردههايي هستند به شكل مايع كم و بيش شفاف كه به منظور پوشش محافظ سطوح همانند رنگها به كار ميروند. ضمن اينكه سطح اصلي كار را نشان ميدهند، تلألو[69] و ظاهر براقي[70] نيز به آن ميبخشند.
اصولاً جلاها، همان تركيبات رنگها را دارند. بدنه، حامل، رقيق كننده و خشك كننده و بسته به نوع مصالح به كار رفته در بدنه، به سه گروه تقسيم ميشوند:
جلاهاي رزين طبيعي، جلاهاي رزين طبيعي اصلاح شده و جلاهاي رزين مصنوعي.
الف: جلاهاي رزين طبيعي
بدنه اين گروه از جلاها از رزين طبيعي درختهاي معيني به دست ميآيد. حامل مورد استفاده در جلا، يكي از روغنهاي خشك شونده است كه در ساختن رنگهاي بر پايه روغن به كار برده ميشوند.
جلاهايي كه از مخلوط روغن و رزين طبيعي ساخته ميشوند به نام جلاهاي اولئورزيني[71] شناخته ميشوند.
بهترين رقيق كننده براي جلاها، ترپنتين ميباشد. تبخير آن تدريجي است و قدرت جريان قلم موزني كه به جلا ميدهد، در هيچ كدام از حلالها وجود ندارد. حلالهاي معدني[72]، بنزين و نفتا نيز به عنوان رقيق كننده (تينر) به كار ميروند. خشك كنندههاي مورد مصرف در جلاها غالباً همانهايي هستند كه در رنگها به كار ميروند.
ب: جلاهاي رزين طبيعي اصلاح شده
اين جلاها با رزينهاي طبيعي ساخته ميشود كه توسط فعل و انفعالات شيميايي در آنها تغييراتي داده شده است.
ج: جلاهاي رزين مصنوعي
رزينهاي مصنوعي رزينهايي هستند كه در صنعت پلاستيك توليد ميشوند و شامل مواد نيتروسلولزي، فنولي، رزينهاي آمينوالكيد، تعدادي از رزينهاي وينيلي، پلياتيلن، پلياستايرن، سيليكون و رزينهاي اكريليك و اپوكسي هستند. برخي از اين مواد ترموپلاستيكاند و بعضي ديگر ترموست. بسياري از جلاهاي ساخته شده با رزينهاي پلاستيكي فقط وقتي پخته شده باشند، بهترين خواص را از خود بروز ميدهند.
حامل براي جلاهاي رزين مصنوعي اغلب از همان نوع رنگهاي خشك شوندهايست كه در جلاهاي اولئورزين به كار برده ميشود.
به خاطر تعدد بسيار زياد گونههاي رزينهاي به كار رفته در جلاهاي مصنوعي، دامنه وسيعي از حلالها لازم است. برخي از حلالها شبيه آنچه كه در ساير جلاها به كار برده ميشوند، هستند. مواد استخراج شده از قطران زغال سنگ و برشهاي سنگين نفتي به جاي حلال به كار ميروند. مواد خشك كننده عيناً همان موادي هستند كه در ساير جلاها به كار گرفته ميشوند.
2-17-2-3 لعابها[73]
هنگامي كه رنگينهاي به يك جلا اضافه گردد، نتيجه آن لعاب است. هر نوع جلايي قابل استفاده براي اين موضوع است و دوام لعاب بستگي زيادي به كيفيت رنگينه دارد. از آنجا كه جلاها بدنه كدري ندارند كه سبب رنگآميزي لعابها شوند، لعابها قدرت پوشش زيادي ندارند.
براي اخذ بهترين نتيجه، يك قشر آستر كدر مورد نياز است. لعابهاي پختهاي كه با رزينهاي مصنوعي ساخته ميشوند بر روي بسياري از لوازم خانگي، انواع پنلهاي نازك پردهاي[74]، بامپوشها و ديوارپوشهاي خارجي آلومينيومي[75] و مصالح تزئيني داخلي و خارجي به كار ميروند.
2-17-2-4 شلاك
شلاك تنها پوشش مايع محافظي است كه محتوي رزين حيواني ميباشند، رزين محصول ترشح يك حشره هندي به نام لاك[76] است.
گردآورندگان رزين آنها را جمعآوري كرده، خرد و تميز نموده و در الكل حل ميكنند تا از آن شلاك نارنجي[77] به دست آيد. با سفيد كردن[78] رزين، شلاك خالص سفيد به دست ميآيد.
شلاك به سرعت خشك شده، كاربرد آن آسان است و فيلم كشسان محكمي بر روي چوب، فلز، شيشه، چوبپنبه و چرم به وجود ميآورد. به هر حال شلاك نبايد براي كارهايي كه در شرايط رويارويي خارج بنا قرار ميگيرند، به كار رود، مگر به عنوان سيلر روي گرهها و تركهاي چوب[79] در زير رنگ خارجي.
شلاك به عنوان قشر پر كننده[80] بر روي لكهها و ماده پر كننده، مصرف قابل توجهي پيدا كرده است و گاهي به تنهايي يك ماده پوششي كامل به حساب ميآيد.
عيب اصلي شلاك اين است كه زير نور قوي آفتاب بيرنگ شده و آب حاوي قلياييها، سبب سفيد شدن و نرم شدنش ميشوند.
2-17-2-5 لاكها
مادهاي كه امروزه به عنوان لاك شناخته ميشود، در مقايسه با مواد و مصالح مصنوعي نسبتاً جديد است. هدف از توليد اين لاكها جانشين ساختن آن با جلا براي پوششهاي شفاف[81] ميباشد. بسياري از لاكهاي جديد بر پايه نيتروسلولز، به همراه رزينهاي طبيعي و يا ساختگي و روانسازها[82] به مصرف ميرسند. اين مواد متشكله در مخلوطي از حلالهاي فرار حل ميشوند. پس از پريدن حلال، قشري از پوشش بر جاي ميماند.
روانسازها با شكنندگي رزينها مقابله ميكنند و در موقع كار با رزين آن را روان و جاري ميسازند. ضمناً اين مواد به بدنه لاك و دوام آن كمك ميكنند. معمولترين روانكنندهها، صمغهاي استري هستند.
حلالهاي به كار رفته داراي فرمولي كاملاً پيچيده هستند، از آنجا كه هيچ حلال سادهاي نميتواند تمام مواد تشكيلدهنده لاك را در خود حل كند، در بسياري از موارد از 6 تا 10 نوع حلال را مخلوط ميكنند تا محصولي به دست آيد كه بتواند تمام مواد متشكله را در خود حل نمايد.
حلالهاي متداول شامل اتيل، بوتيل، ايزوپروپيل، آميل استات، استون و دياتيلن گليكول ميباشند.
علاوه بر اين مواد متشكله، تينرها درست قبل از مصرف با لاكها مخلوط ميشوند تا كاهش غلظت به منظور افشاندن، كنترل زمان خشك شدن و كاهش قيمت تمام شده لاكها را تأمين كنند. تينرها شامل گروهي از الكلها ـ اتيلن، بوتيل، آميل و ايزوپروپيل و تعدادي از مخلوطهاي هيدروكربني نظير تولوئول، بنزول و كزيلول هستند.
هنگامي كه رنگينهها به لاكهاي شفاف اضافه شوند، نتيجه آن لعاب لاكي است كه خود دامنه وسيعي از رنگها را به وجود خواهد آورد.
امروزه گروه وسيعي از لاكهاي شفاف و رنگي براي منظورهاي مختلف توليد ميشوند.
2-17-2-6 مواد رنگرزي
مواد رنگرزي موادي هستند كه به منظور رنگ كردن سطوح چوبي به كار ميروند. نقش اين مواد آنست كه چوب را رنگ كنند، بدون اينكه رگههاي چوب را پنهان يا محو سازند ولي پوشش محافظتي را ارائه نميدهند. از مواد رنگرزي براي برجستهتر نمودن تضاد رنگ رگهها، تغيير رنگ و حتي تقليد از رنگ چوبهاي گران قيمت روي سطوحي كه فاقد رنگ يا رگه مناسباند، استفاده ميشود. مواد رنگرزي بر مبناي نوع حلال به كار رفته، براي حل كردن ماده رنگي آنها به اين شرح تقسيمبندي شدهاند:
مواد حل شده در آب، مواد حل شده در الكل، مواد نفوذ كننده روغني، مواد بازدارنده رگههاي چوب از تورم و مواد پاك كننده رنگينه.
2-17-2-7 فيلرها
فيلرها موادي هستند كه در قشر نهايي سطح چوب، (به ويژه چوبهايي كه داراي رگههاي باز هستند) به منظور پر كردن حفرهها و آماده كردن سطح صاف و يكنواخت براي جلا زدن يا لاك زدن و نيز براي رساندن رنگ به حفرههاي چوب و وضوح رگهها به كار ميروند.
عموماً دو نوع فيلر وجود دارد، فيلرهاي خميري كه روي چوبهاي رگه باز مصرف ميشوند و فيلرهاي مايع براي چوبهاي رگه بسته.
2-17-2-8 سيلرها
نخستين هدف از كاربرد سيلر اين است كه سطح چوب را پر كرده و از جذب مواد قشرهاي بعدي جلوگيري كند. سيلر ممكن است روي چوب لخت كه صاف و سمبادهزني شده يا روي چوبي كه مواد رنگرزي و فيلر خورده است، به كار رود.
به علاوه سيلر تمايل به نفوذ در فيلر دارد. با مواد رنگرزي مخلوط ميشود، هر نوع رگه از جا بلند شده چوبي را سفت ميكند و بنابراين سمباده زني را آسانتر ميسازد و بالاخره بين چوب و لايههاي رنگ، چسبندگي ايجاد ميكند.
تعدادي از مواد به عنوان سيلر مصرف ميشوند. كاربرد هر نوع سيلر ويژه در هر وضعيت، بستگي به نوع سطح كار نهايي خواهد داشت.
شلاك به عنوان سيلر مصرف وسيعي دارد، ولي اين نوع سيلر بهترين چسبندگي براي قشرهاي رويه را ايجاد نميكند و ممكن است تمايل به تركخوردگي[83] را در زير لايههاي ضخيم روكاري نشان دهد.
سيلر لاكي معمولترين مصرف در زير روكاري با لاك را دارد و اساساً حاوي رزينهاي متشكله لاك، روان كننده، حلال و مواد جامدي از نوع استآرات روي و كلسيم ميباشد. سيلر جلايي براي كاربرد در زير جلا يا لاك ساخته شده و به مصرف ميرسد. اين سيلر مشابه جلاي پسبريده[84] (محلول) است.
2-17-2-9 رنگهاي سنتي و ارزان قيمت
اين رنگها به علت دوام كمشان امروزه كمتر معمولاند، ولي نظر به اينكه براي ساختمانهاي موقت يا روستايي مناسباند، در اينجا به شرح مختصري از آنها مبادرت ميشود.
الف: رنگ لعابي
اين رنگ براي سطوح گچي داخل ساختمان مناسب بوده و با قلممو، پمپ يا غلتك زده ميشود.
رنگ لعابي مخلوطي است از گل سفيد يا پودر سنگ آهك (گل مل) به عنوان پر كننده، سريش يا سريشم يا كتيرا به عنوان چسب، قدري لاجورد براي از بين بردن زردي رنگهاي سفيد و انواع پودر جوهرهاي رنگي براي ايجاد رنگهاي متنوع. گاهي به جاي جوهر رنگي از رنگ پلاستيك امولسيوني استفاده ميشود.
مخلوط گل و چسب را پس از اختلاط و خيساندن از صافي پارچههاي چلوار رد ميكنند و سپس به مصرف ميرسانند.
در اصطلاح رنگكاران، به مخلوطي از رنگ پلاستيك امولسيوني و رنگ لعابي، رنگ نيمه پلاستيك ميگويند.
ب: رنگ پنبه آب با دوغاب آهك
رنگ پنبه با دوغاب آهك هيدراته با غلظتهاي مختلف ممكن است ظاهر ديوارهاي خشتي و گلي و آجري را بهبود بخشد و از نظر بهداشتي نيز ميتواند مفيد باشد. اين رنگ تا حدودي توان محافظت در برابر آب يا فرسوده شدن را به ديوارها ميدهد و فقط مدت كوتاهي دوام دارد.
نوعي پنبه آب كه محافظت بيشتري در برابر آب به ديوار ميدهد را ميتوان با حدود 6 ليتر آهك زنده، 14 ليتر آب و 225 گرم پيه ساخت. آب را در قوطي حلبي، جوشانده، بعد آهك را افزوده و خوب به هم ميزنند، سپس پيه آب كرده را به مخلوط در حال جوش ميافزايند و مجدداً آنها را به هم ميزنند، اين رنگ با قلم موي پهن زده ميشود و در صورت اشكال ميتوان قدري آب به آن افزود.
ج: دوغاب سيمان
استفاده از دوغاب سيمان براي استحكام نسبي بيشتر روي ساختمانهاي گلي و آجري معمول است در اين صورت ميتوان از دوغاب انواع سيمانهاي پرتلند خاكستري، سفيد و رنگي استفاده كرد.
گاهي بسته به موقعيت به دوغاب سيمان ميتوان قدري آهك شكفته نيز افزود.
د: رنگهاي بر پايه سيمان
برخي رنگها بر پايه سيمان ساخته ميشوند. تركيبات نوعي از اين رنگها به اين شرح است:
يك قسمت گرد استآرات كلسيم، 2 قسمت گرد كلرور كلسيم، 5 قسمت سيمان پرتلند و 25 قسمت ماسه ريز و تميز. اين اجزا را با يكديگر مخلوط كرده، سپس 5 قسمت آب اضافه ميكنند تا مخلوط خامه مانندي به دست آيد. مخلوط را از ميان توري پشهگير عبور ميدهند تا كلوخهها و اجزاي درشت از آن جدا شوند. در صورتي كه پوشش سفيد مورد نظر باشد، سيمان پرتلند سفيد در مخلوط به مصرف ميرسد. براي ساير رنگها 3 تا 4 قسمت از يك رنگ اكسيدي پودر شده، بايد به مخلوط افزوده شود. اين رنگ معمولاً با قلممو يا جارو در دو دست به فاصله 12 ساعت زده ميشود.
فرمول نوعي ديگر رنگ بر پايه سيمان براي سطوح بتني و سيماني به شرح جدول زير است:
فرمولبندي جدول براي مواد خشك بوده و بايد پس از افزودن مقدار مناسب آب و مخلوط كردن كامل، آن را در دو دست به فاصله 16 تا 24 ساعت با قلممو زد.
نقش ماده در رنگ |
درصد وزني |
ماده مصرفي |
شباهت رنگ و سطوح سيماني زير آن |
64 - 5/94 |
سيمان سفيد پرتلند* |
کاهش ترک خوردگي – رنگدانه يار |
0 - 25 |
آهک آبديده |
بهبود خصوصيات کاربرد رنگ و مقاومت در برابر آب |
5/0 - 1 |
استآرات کلسيم يا آلومينيوم |
تسريع در سخت شدن سيمان |
5/2 - 5 |
کلرور کلسيم |
تأمين طيف وسيعي از رنگها |
5/2 - 5 |
رنگينه دي اکسيد تيتانيوم** |
* براي رنگهاي خاكستري و تيره، از سيمان پرتلند معمولي استفاده شود.
** براي رنگهاي غير سفيد، از رنگينههاي طبيعي ضد قليا به ميزان تا (5%) استفاده شود.
هـ: رنگ سيليكات سديم
رنگ سيليكات سديم مخلوطي است از يك قسمت سيليكات سديم (40 درصد بامه[85]) و سه قسمت آب، كه در دو قشر با قلمموي زبري به فاصله چند دقيقه ميتواند روي ديوار زده شود.
[1]. Detergents
[2]. Scrapers
[3]. Sand-Blasting Equipment
[4]. Primers
[5]. Primer with Hard Drying Charactristic
[6]. Bleeding
[7]. Alkali-Resistant Chlormated Rubber Paint
[8]. Body
[9]. Extenders
[10]. Vehicle
[11]. Pigment
[12]. Thinner
[13]. Dryer
[14]. Hiding
[15]. Chalking
[16]. Anatase
[17]. Routile
[18]. Brookite
[19]. Inert
[20]. Drying Oil
[21]. Thinner
[22]. Drier
[23]. Linseed Oil
[24]. Dehydrated Caster Oil
[25]. Tall
[26]. Tung
[27]. Perilla
[28]. Oiticica
[29].Siennas
[30]. Ochres
[31]. Umbers
[32]. Red Lead
[33]. Vermilion
[34]. Red Ochres
[35]. Burnt Ochre
[36]. Burnt Sienna
[37]. Burnt Umber
[38]. Cobalt Blue
[39]. Prussion Blue فريك فروسيانيد
[40]. Ultramarine
[41]. Chrome Green
[42]. Viridian
[43]. Emerald Green
[44]. Carbon Black
[45]. Lamp Black
[46]. Turpentine
[47]. Naphta
[48]. Alkyd Paints
[49]. Styrenated Oils
[50]. Resin = Emulsion
[51]. Preservatives
[52]. Dispersing Agent
[53]. Metallic
[54]. Flakes
[55]. Quick Drying Lacquers
[56]. Luminecent
[57]. Phosphorescent
[58]. Fluorescent
[59]. Drier Free
[60]. Coal Tarpitch
[61]. Non Combustible
[62]. Non Intumescent
[63]. Intumescent
[64]. Heavier Bodied
[65]. High-Solid Vinyl Filler
[66]. Sand Blasted
[67]. Xylol
[68]. Benzine
[69]. Lustrous
[70]. Glassy
[71]. Oleo Resinous
[72]. Mineral Spirit
[73]. Enamels
[74]. Curtain Wall Panel
[75]. Aluminum Shingles and Siding
[76]. Lac
[77]. Orange Shellac
[78]. Bleaching
[79]. Knots and Sap Streaks
[80]. Seal Coat
[81]. Clear Finishing
[82]. Plastisizers
[83]. Crazing
[84]. Cut Back Varnish
[85]. Baume