2-16-2 انواع
2-16-2-1 چسبهاي ساختماني
ساخت و مصرف چسب از ديرباز متداول بوده است. بسياري از چسبهاي قديمي مانند قير و صمغهاي درختان منشاء طبيعي داشتند. از قرن 18 ميلادي توليد چسب، صنعتي شد و در قرن 19 توجه شيميدانها و فيزيكدانها شديداً به دو ويژگي چسبها معطوف گرديد كه منجر به توسعه امروزي اين صنعت شد.
يكي از نخستين اكتشافات در زمينه چسبهاي جديد پي بردن به خاصيت چسبندگي نيتروسلولز بود. اين ماده نخستين چسب ضدآبي است كه ساخته شد. امروزه چسبهاي ديگر به صورت گسترده، جانشين اين ماده شدهاند. به طور همزمان چسب ديگري از حل كردن لاستيك در بنزين به وجود آمد كه هنوز هم در ساخت و تعمير فرآوردههاي لاستيكي مصرف ميشود.
روشهاي نوين و پيشرفته ساختن چسبهاي با منشأ حيواني، بخصوص سريشم ماهي نيز در اين دوره رواج يافت. ساختن نخستين رزين مصنوعي يعني رزين فنولي در سال 1909، اعلام و ظرف 20 سال چسب رزيني به عنوان چسبي مناسب براي چوب و فرآوردههاي چوبي شناخته شد. در دهه 1930 چسب ديگري كه فرمآلدئيد اوره بود، براي چوب توسعه پيدا كرد.
پيشرفت صنايع پلاستيك سبب پيدايش چسبهاي رزيني جديدي شد. چسبهاي رسورسينول[1]، پلي وينيل استات، پلياورتان و رزينهاي اپوكسي از اين جملهاند.
امروزه بسياري از چسبهاي قديمي مانند چسبهاي حيواني، كازئيني و قيري براي چسباندن چوب، كاغذ، چرم، لاستيك، پارچه و چسبهاي ساختگي براي چسباندن فولاد، شيشه، بتن، سراميك و پلاستيكها به كار ميروند. در كنار اين چسبها، چسبهاي چند منظوره نيز به وجود آمدهاند. انتخاب چسب بستگي به ويژگيها، ماهيت كاربرد و بهاي آن دارد.
2-16-2-2 سيلرها
سيلرها به موادي اطلاق ميشود كه براي پر كردن (مهر و موم كردن) چشمههاي سطح مصالح مختلف، به منظور جلوگيري از نفوذ آب يا مايعات ديگر و گاهي اوقات براي جلوگيري از فرار رطوبت از ميان سطوح به كار ميروند. به اين ترتيب سيلرها بايد علاوه بر خاصيت چسبندگي مناسب با اجسام، ريزه سوراخهاي سطح مصالح را پر كرده و پوسته يكپارچهاي را بر سطح مصالح به كار رفته، تشكيل دهند. اين پوسته در بسياري از موارد ممكن است دائمي باشد و در برخي ديگر موقتي. يكي از انواع سيلرهاي متداول قيرهاي آبكي است كه ممكن است به صورت قير محلول يا امولسيون به كار رود. از موارد استفاده اين سيلرها اندود كردن سطوح بتني مجاور خاك براي جلوگيري از نفوذ آب به داخل بتن است. يكي ديگر از موارد كاربرد اين مواد مصرف آنها بر روي سطوح داخلي منابع آب ساخته شده از مصالح نفوذپذير، مانند چوب يا بتن است. همچنين به عنوان آستر (پرايمر) روي سطوح بتني قبل از مصرف چسبهاي قيري و براي چسباندن كفپوشها مصرف ميشود، تا از نفوذ آب و ساير مايعات به داخل كفها جلوگيري كند.
براي اينكه سيلرها در ساختمان مفيد واقع شوند، بايد الاستومر باشند تا در جابهجاييهاي كوچك ساختماني يكپارچه بمانند و بدون خراب شدن، روي درزها را بپوشانند.
پليمرهاي پليسولفايد داراي چسبندگي ممتاز و خمشوندگي مناسبي هستند و كاربرد آنها يا با دست انجام ميگيرد و يا افشانده ميشوند. مصرف اين سيلرها بر روي سطوح ديوارهاي شالوده، بين دو لايه بتن كف، روي دالهاي سقف به عنوان آببند كننده استخر و زير لايههاي درزپوش است.
سيلرهاي پليسولفايد دو جزئي بوده و به عمل آمدنشان شيميايي است و به دو منظور ساخته ميشوند: يكي براي اختلاط دستي و ديگري اختلاط ماشيني. تركيب مخلوط شونده با دست در 24 درجه سلسيوس (50%) رطوبت نسبي، داراي عمر كاربري[2] 4 ساعت و زمان گيرش 24 ساعت است، در حاليكه در تركيب مخلوط شونده با ماشين، عمر مفيد در همان شرايط، 5 دقيقه و زمان گيرش 45 دقيقه ميباشد. براي پوشاندن هر متر مربع از سطوح. حدود 2 ليتر از مخلوط لازم است و ضخامت لايه حاصله حدود 5/1 ميليمتر ميباشد. اين لايه سيلر به همراه جمع شدن و باز شدن سطح چسبيده به آن، تا 40- درجه سلسيوس پايداري ميكند.
سيليكات سديم يا آب شيشه از انواع ديگر سيلرها است. داخل مخازن بتني نگهداري مايعات را با آن اندود ميكنند. سيليكات سديم، تشكيل لايه نازك ژل مانندي را روي سطح بتن داده و از نفوذ مايعات به داخل بتن جلوگيري ميكند.
تركيبات گوناگون واكسها، به شكل امولسيون، به منظور پاشيدن روي بتن تازه جا داده، ساخته شدهاند كه در اثر مجاورت با هوا اكسيده ميشوند و تشكيل فيلم يكپارچهاي را ميدهند كه از تبخير آب بتن جلوگيري ميكند. اين تركيبات موقتي هستند و در اثر ادامه اكسيداسيون ترك ميخورند و ميريزند يا در اثر آمد و شد، از بين ميروند.
واكسهاي ديگري براي پر كردن چشمههاي بتن و موازئيك ساخته شدهاند كه از نفوذ روغن و چربيها به داخل كف جلوگيري ميكنند. سيليكونهاي[3] مايع براي پوشاندن سطوح بتني و نماهاي آجري و كفپوشها مناسباند و براي جلوگيري از نفوذ آب ساخته شدهاند. اين مواد چون بيرنگ هستند، براي جلوگيري از شوره زدن نماهاي آجري مناسباند، چون رنگ آجر را تغيير نميدهند. سيلرهاي روغني و تربانتيني براي كاربرد روي سطوح چوبي قبل از رنگآميزي، رنگ روغني يا جلا[4] مناسب هستند. اين سيلرها در چوب نفوذ كرده و توسط الياف چوب جذب ميشوند، به قسمي كه جانشين رنگ شده و از جذب رنگ جلوگيري ميكنند. همچنين سيلرهاي مشابهي براي پوشاندن سطوح چوبي به منظور جلوگيري از نفوذ رطوبت ساخته شدهاند و در مواردي كه قرار نيست سطح چوب رنگآميزي شود، به مصرف ميرسند. سيلرهاي پلاستيكي نيز براي كاربرد روي سطوح چوبي ساخته شدهاند.
محلولهاي رقيق چسبهاي حيواني و كازئيني براي پوشاندن سطوح اندودها و تختههاي گچي قبل از رنگآميزي به مصرف ميرسد.
سيلرهاي رزيني اپوكسي براي سطوح بتني، چوبي، موزائيك كهنه قبل از اجراي كفپوش جديد و كارهاي تعميراتي بتن به كار ميروند.
2-16-2-3 درزبندها
درزبند مادهاي است كه براي پر كردن درزهاي بين دو عضو مجاور يك ساختمان به منظور آببندي و هوابندي به كار ميرود. قديميترين ماده درزبندي قير است كه در درزگيري كشتيهاي چوبي به مصرف ميرسيده است. زاموسقه شيشهبري نوعي ماده درزبند است. توسعه صنايع ساختماني به ويژه گسترش وسيع صنايع ساختمانهاي پيشساخته، منجر به توليد درزبندهايي براي پر كردن فاصله درزهاي بين مصالح مختلف از قبيل فلزات، شيشه و مصالح بنايي گرديد. درزبندهاي معمول در ساختمان به شرح زير است:
الف: ماستيكها
گروه ماستيكها شامل خمير ساخته شده از روغن بزرك (كتان)، بتانه روغن بزرك ايزوبوتيلن[5]، بتانه شيشهبري (زاموسقه)[6] ، قير و درزبندهاي پلي بوتن[7] هستند. خمير از گرد سنگ آهك و روغن بزرك خام ساخته ميشود، خمير پس از گذشت زماني كوتاه، خشك و شكننده شده و در عمل خاصيت كشساني خود را از دست ميدهد. خمير، بيشتر براي دور شيشه پنجرههاي چوبي به مصرف ميرسد. بتانه شيشهبري و روغن بزرك ـ ايزوبوتيلن زمان بيشتري خميري و نرم ميمانند و كمتر ترك ميخورند. اين درزبندها در مجاورت هوا اكسيده شده و ميتوان روي آنها را رنگآميزي كرد. قير و پليبوتن اكسيد شدني نيستند، بلكه پس از تبخير حلال، خودشان را ميگيرند و براي نقاطي مانند زير درزپوشها[8] و محل روي هم افتادگي آنها و يا ساير نقاط گم كه تشكيل پوسته بر روي آنها ضرورتي ندارد، مناسباند، درزبندهاي با وزن ملكولي متوسط از نوع پليبوتن مدتهاي زيادتري نرم باقي ميمانند.
ب: درزبندهاي يك بخشي[9]
درزبندهاي آماده مصرف بر پايه پليسولفايد، سيليكون يا اورتان معمولاً با پمپ مخصوص درزگيري[10] به كار ميروند. اين درزبندها در گرماي عادي (اطاق) تحت اثر واكنش شيميايي قرار ميگيرند. اين مواد عموماً سالها پس از گرفتن به صورت لاستيكي باقي ميمانند. بعضي از آنها براي چسبندگي به قاب پنجره و شيشه، نياز به پرايمر دارند و برخي مستقيماً به فلز يا شيشه ميچسبند. پليسولفايدها پايداري مناسبي در برابر اغلب حلالها و سوختها دارند. سيليكونها درزبنديهاي نرمي به وجود ميآورند كه در درجه حرارتهاي گوناگون پايدارند. اورتانها درزبندهايي ايجاد ميكنند كه در برابر سايش و بسياري از مواد شيميايي مقاوم هستند.
ج: درزبندهاي محلول[11]
اين درزبندها به صورت محلول بوده، هنگام گرفتن، دستخوش تغيير شيميايي نميشوند و پس از گرفتن به صورت خم شو يا نيمه سخت در ميآيند. گرفتن آنها از طريق تبخير حلالشان صورت ميگيرد. بسياري از اين مواد حين خشك شدن، جمع شده و سخت ميشوند. خواصشان به نحو وسيعي متغير است، از تركيباتي كه نرم باقي ميمانند و خمشو هستند تا آنها كه سخت و شكننده ميشوند در ميان اين مواد ديده ميشود.
د: درزبندهاي دو بخشي[12]
درزبندهاي دو بخشي (يا دوقلو) بر پايه سولفايد و اورتان هستند كه از دو بخش ماده اصلي و تندگير كننده تشكيل شدهاند كه بلافاصله قبل از مصرف در سر كار بايد آنها را با هم مخلوط كرد. اين مواد ظرف چند ساعت پس از اختلاط ميگيرند، از اين رو بلافاصله پس از اختلاط و قبل از پايان عمر كاربري[13] بايد به مصرف برسند. عمر كاربري بسته به تركيب شيميايي متفاوت است. در اين مورد بايد از دستورالعملهاي كارخانه سازنده تبعيت شود. اين مواد را ميتوان پس از اختلاط دو جزء بلافاصله تا 40- درجه سلسيوس سرد كرده و سپس در 30- درجه نگهداري نمود تا هنگام نياز در دماي اطاق گرم شده و به مصرف برسند.
درزبندهاي دو بخشي در دامنه وسيعي از سختي، توليد و عرضه ميشوند. نرمترين درزبند براي جايي مناسب است كه كمترين تنش و بيشترين جابهجايي اعضاء محتمل باشد. درزبندهاي با نرمي متوسط براي مكانهايي كه در معرض لرزش هستند، مناسباند و براي مواضعي كه در معرض سايش هستند، سختترين درزبندها انتخاب ميشوند.
>هـ: درزبندهاي نرم (خمشو) پيش ساخته[14]
درزبندهاي خمشو پيشساخته از لاستيك طبيعي يا مصنوعي، پليوينيل كلرايد يا ساير پلاستيكها ساخته ميشوند. اين درزبند به صورت تسمه، نوار، زهوار[15] و ساير نيمرخها از طريق حديدهاي (اكستروژن)، توليد و به بازار عرضه ميشوند. درزبندهاي پيشساخته ممكن است در شيشهبري به كار روند. اين درزبندها به صورت خام و ولكانيزه وجود دارند. بعضي از انواع درزبندها را با نخ تابيده يا لاستيك مسلح ميسازند تا هنگام نصب و بهرهبرداري، جريان خميري[16] آنها به حداقل برسد.
و: درزبندهاي پيش ساخته ساختماني[17]
درزبندهاي پيشساخته ساختماني از لاستيك ولكانيزه طبيعي يا مصنوعي تشكيل شدهاند. نئوپرين رايجترين مواد مصرفي در اين درزبند است، زيرا به خاطر خاصيت فنري كه دارد پس از برداشتن بار به حالت اول خود باز ميگردد. براي كار در سرما بايد آن را گرم كرد تا كار كردن با آن آسان گردد.
لازم به يادآوري است كه براي كنترل عمق مواد درزبند، كمك به جا دادن مواد در درزها، جلوگيري از چسبيدن مواد درزبندي به قسمت پشتي درز، تحمل مواد درزبند در درزهاي افقي كه در معرض آمد و شد هستند و ايجاد ويژگيهاي ديگر بايد از موادي به نام پشتبند[18] استفاده شود. اين مواد علاوه بر فوايدي كه ذكر شد، ميتوانند در بعضي مواقع به عنوان درزبندهاي موقت به كار روند و پوشش ثانويهاي براي برخي درزبندها به شمار آيند. در نصب شيشه مواد پشتبند نه تنها در زير درزبندها قرار ميگيرند، بلكه در جا دادن و تكيه دادن شيشه، به قاب پنجره كمك مؤثري به شمار ميروند. مهمترين مواد پشتبند در درزبندي، عبارتند از پلياتيلن، پلياورتان، نئوپرين يا بوتيل به شكل ميله، مواد الاستومر به شكل لوله كه اين پشتبندها در درزهاي قائم به كار ميروند. پشتبندهاي شيشهبري، عبارتند از نوارهاي خمشو، درزبندهاي از نوع عملآمدني و غير عملآمدني. مواد پشتبند براي درزهاي افقي، عبارتند از اسفنجهاي با وزن ويژه زياد خمشو، تخته چوبپنبهاي، تخته فيبري آغشته به رزين و لولهها يا ميلههاي الاستومري.
[1]. Resorcinol
[2]. Work Life
[3]. Silicones = تركيبات پليمري سيليكوندار
[4]. Varnish
[5]. Linseed Oil-Iso Butylene Caulk
[6]. Mastic Glazing
[7]. Polybutene
[8]. Flashings
[9]. One-Part Sealants
[10]. Caulking Gun
[11]. Solvent-Release
[12]. Two-Part Sealants
[13]. Life= Pot Life
[14]. Preformed Resilient Sealants
[15]. Bead
[16]. Plastic Flow
[17]. Preformed Structural Gaskets
[18]. Back Up Materials Performed-Resilient Sealants